کد مطلب:277014 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:148

رهبر نهضت سید حسینی است
ما قبلا وعده دادیم كه از نظر اخبار و احادیث اسلامی ثابت خواهیم كرد كه رهبر نهضت ایرانیان و قائد دولت زمینه سازان حكومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام «سیدحسینی» و از اولاد سرور آزادگان جهان حضرت حسین بن علی علیهماالسلام است.

اینك موقع آن رسیده است كه به وعده خود وفا نموده و روایاتی كه درباره ی «حسینی» بودن آن سید بزرگوار و انقلابی كم نظیر رسیده است متذكر گردیم، تا صدق سخنان گذشته ما بر خواننده عزیز معلوم شده و به روشنی دریابیم كه نخستین قیام كننده ای كه در روایات آمده است از سرزمین شرق و خراسان: یعنی از ایران، برمی خیزد و با قیام اسلامی خود جهان را متزلزل و دنیا را دچار ترس و وحشت، و سیاستمداران عالم را در حیرت و سردرگمی فرو می برد در حقیقت «سید حسینی» و از ذریه ی سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیهماالسلام است و ما در این باره سخنی بگزاف نگفته ایم.

اكنون برای تحقیق این مطلب به نقل، و بررسی آن روایات می پردازیم.

1- مرحوم علامه ی مجلسی (ره) در كتاب نفیس «بحارالانوار» در یك حدیث طولانی (یعنی: حدیث معراج) كه ما قسمتی از آن را در اینجا می آوریم، از ابن عباس و او از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایتی را بدین صورت آورده است:

«پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند عالم جزء حوادثی و علائمی كه درباره ی ظهور حضرت مهدی علیه السلام در شب معراج به من اعلام نموده این بود كه فرمود:

یا محمد! از جمله ی عطاهائی كه بتو مرحمت فرموده ایم آن است كه: یازده مهدی و امام را كه از دودمان تو و از نسل فاطمه علیهاالسلام دختر تو می باشند بیرون می آوریم و آخر آنها كسی است كه «عیسی بن مریم» علیه السلام پشت سر او نماز می گزارد، او زمین را پر از عدل و داد می كند چنانكه پر از ظلم و ستم شده باشد. من بوسیله ی او مردم را از سراشیبی سقوط نجات می دهم و به شاهراه هدایت راهنمایی می كنم و كوران و بیماران را شفا خواهم داد.

عرض كردم: الهی اینها كه فرمودی در چه وقت ظاهر می شود؟

خطاب رسید یا محمد! این در وقتی است كه علم و دانش از میان مردم برداشته



[ صفحه 452]



شود و جهل و نادانی آشكار گردد و قاریان قرآن بسیار و علم و عمل اندك، و قتل و كشتار فراوان، و فقهای هدایت پیشه كم، و فقهای ضلالت كیش و خیانتكار زیاد و شعرا فراوان گردند، و امت تو قبرستانهای خود را مسجد كنند و قرآنها را زینت داده و طلا كاری و رنگ آمیزی كنند، و مساجد را نقاشی نمایند و ظلم و فساد بسیار شود و كارهای زشت و ناپسند آشكار گردد و امت تو را به ارتكاب كارهای ناپسند و ناستوده دستور دهند و آنان را از انجام كارهای خوب و نیك باز دارند و فرمانروایان كافر، و سران آنها بی دین و زناكار، و فاجر، و دستیاران آنها ستمگر، و صاحب نظران و مشاوران آنها فاسق باشند.

یا محمد! در آن موقع سه خسف (یعنی فرورفتگی) در زمین روی خواهد داد یكی در سمت «مشرق» و یكی در سمت «مغرب» و یكی در «جزیرةالعرب» و شهر بصره به دست شخصی از دودمان تو كه اتباع و یاران او (زنجی باشند) خراب و ویران گردد.

«و خروج رجل من ولد الحسین بن علی علیهماالسلام» و از جمله ی آن علائم این است كه: «مردی از اولاد امام حسین علیه السلام (یعنی: سیدحسینی) پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام قیام و انقلاب خواهد نمود» [1] .

در این حدیث شریف بطوری كه ملاحظه می فرمائید، خداوند عالم با تمام صراحت به قیام مردی از دودمان حسین بن علی علیهماالسلام خبر داده و نهضت و انقلاب او را از جمله ی علائم ظهور و قیام قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و نشانه ی نزدیكی انقلاب جهانی حضرت ولی عصر -ارواحنا له الفداء- دانسته و جای شك و تردید برای طالبان حق باقی نگذارده است.

با این توضیح و اصل روایت، همه چیز روشن و آشكار است ولی در عین حال، ممكن است خواننده ی عزیز به ما اشكال كند و بگوید: كسانی كه در طول غیبت امام زمان علیه السلام از نسل امام حسین علیه السلام قیام كرده اند فراوانند، و معلوم نیست كه منظور از این حدیث از قیام مردی از فرزندان امام حسین علیه السلام كدامیك از سادات «حسینی» بوده است.

البته جواب این پرسش بسیار واضح و آشكار است و نیازی به توضیح ندارد، زیرا بطوری كه ملاحظه نمودید خبر دهنده خدا، و مستمع و شنونده رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد



[ صفحه 453]



و پر واضح است كه وقتی خداوند عالم از نهضت كسی خبر می دهد او یك شخص عادی نیست و قیامش را نیز خرد و كوچك نباید شمرد، و هم چنین مسلم است كه چنین قیام و انقلابی با سایر قیامهائی كه در گذشته روی داده و یا در گوشه و كنار جهان اتفاق می افتد امتیاز و تفاوت بسیار دارد، چه آنكه هر انسان عاقلی بخوبی درك می كند كه آن قیام و انقلابی كه خدا و رسولش از آن خبر می دهند قهرا باید نظیر قیام پیامبران و مردان بزرگ الهی بوده، و آن چنان عظیم و وسیع و بزرگ باشد كه همه ی جهان هستی را فرا گرفته و وضع دنیا مادی و اوضاع عالم را دگرگون ساخته و همه ی جهانیان را از خواب غفلت و خرگوشی بیدار نماید.

در هر صورت تردیدی نیست كه وجود و ماهیت چنین انقلابی غیر از سایر انقلابها است و در یك محدوده ی خاص محصور نمی شود بلكه انقلابی عظیم، و پرآوازه، پر سر و صدا و جهانگیر است و این چیزی است كه عقل و اندیشه ی هر انسان عاقلی بدان گواهی می دهد و نیاز به استدلال ندارد.


[1] بحارالانوار ج 51 ص 70 و «اكمال الدين صدوق» ج 1 ص 363.